مسکن . ادامه
همیاری و گارا
در قسمت های پیشین سخن از ساختن بود اما مهم تر از ساختن بنا ها و خانه ها ، همکاری مردم بود . تا چهار دده پیش در روستای بنار آبشیرین ، وقتی کسی می خواست خانه ای گلین بسازد یا دیواری بالا برد ، فقط استاد را خبر می کرد . کسی سراغ کارگر نمی رفت چون افراد روستا به صورت خودجوش از راه می رسیدند و بدون این که از طرف صاحب خانه به کار دعوت شوند ، خود گوشه ای از کار را راه می انداختند . آنان برای این اقدام خود ، هیچ پاداشی نمی خواستند و البته که پاداشی هم نبود که بخواهند . همه ی پاداش جمع کارگران ، ناهاری بود که برادر وار دور همدیگر می نشستند و می خوردند و می خندیدند . این همیاری و همدلی که امروز از آن خبری نیست و یا سیار کم رنگ است ، بی تردید برخاسته از درون فرهنگ و بافت سنتی فرهنگ روستاهاست و این امر ، وابستگی و اتحاد مردم در امور اجتماعی و فردی را به خوبی نشان می دهد . چنین کاری در کارهای زراعت نیز رایج بود و گارا کردن را شاید برخی از شما به یاد داشته باشید که چگونه وقتی در زمینه ای خاص ، کار کسی عقب می افتاد ، مردم روستا چگونه همگی با هم و یک دست به یاری او می شتافتند و نجاتش می دادند . مثلا مزرعه ای غلات او را یک روزه برایش می بریدند تا تنها نماند و یا در خرمن جاها به یاری او اوسه می کردند و خرمن می کشیدند . این کار و اقدام های ارزشمند برای همه ی افراد از فقیر تا غنی بود و همه ی مردم به کمک همه ی مردم می رفتند .